امید داشتن باور به نتیجة مثبت اتفاقها یا شرایط، در زندگی می‌باشد. امید احساسی است دربارة اینکه می‌توانیم آنچه را که میخواهیم، داشته باشیم یا یک اتفاق، بهترین نتیجه را برای ما خواهد داشت. امیدوار بودن با خوش‌بین بودن متفاوت می‌باشد. امید یک حالت احساسی است یعنی یکی از احساسات انسان می‌باشد اما خوش‌بین بودن نتیجة یک روش و الگوی تفکر عمدی و اختیاری(بينش)است که باعث حالت و رفتار مثبت در انسان می‌شود.
شاد باشید

پنجشنبه، مهر ۲۹، ۱۳۸۹

شاهنامه فردوسی بطور کامل

شاهنامه فردوسی را بطور کامل اینجا بخوانیم و بشنویم
شاهنامه فردوسی میراث بزرگ ما
شاهنامه ی فردوسی ، شاهکاری است ماندگار و میراثی است گرانبها برای ایرانیان امید آنکه ما قدرش را بشناسیم و از این گنج بزرگی که برای ما به یاد گار گذاشته است بهره ی کافی ببریمفردوسی بزرگ خود می گویداز آن پس نمیرم که من زنده ام / که تخم سخن من پراکنده امهر آنکس که دارد هش و رای و دین / پس از مرگ بر من کند آفرین شاهنامه روایت نبرد خوبی و بدی است و پهلوانان، جنگجویان این نبرد دائمی در هستی اند. جنگ کاوه و ضحاک ظالم، کین خواهی منوچهر از سلم و تور، مرگ سیاوش به دسیسه سودابه و . . . همه حکایت از این نبرد و ستیز دارند. تفکر فردوسی و اندیشه حاکم بر شاهنامه همیشه مدافع خوبی ها در برابر ظلم و تباهی است. ایران که سرزمین آزادگان محسوب می شود همواره مورد آزار و اذیت همسایگانش قرار می گیرد. زیبایی و شکوه ایران، آن را در معرض مصیبت های گوناگون قرار می دهد و از همین رو پهلوانانش با تمام توان به دفاع از موجودیت این کشور و ارزشهای عمیق انسانی مردمانش بر می خیزند و جان بر سر این کار می نهند. برخی از پهلوانان شاهنامه نمونه های متعالی انسانی هستند که عمر خویش را به تمامی در خدمت همنوعان خویش گذرانده است. پهلوانانی همچون فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز و طوس از این دسته اند. شخصیت های دیگری نیز همچون ضحاک و سلم و تور وجودشان آکنده از شرارت و بدخویی و فساد است. آنها مأموران اهریمنند و قصد نابودی و فساد در امور جهان را دارند. قهرمانان شاهنامه با مرگ، ستیزی هماره دارند و این ستیز نه روی گردانی از مرگ است و نه پناه بردن به کنج عافیت، بلکه پهلوان در مواجهه و درگیری با خطرات بزرگ به جنگ مرگ می رود و در حقیقت، زندگی را از آغوش مرگ می دزدد. اغلب داستانهای شاهنامه بی اعتباری دنیا را به یاد خواننده می آورد و او را به بیداری و درس گرفتن از روزگار می خواند ولی در همین حال آنجا که هنگام سخن عاشقانه می رسد فردوسی به سادگی و با شکوه و زیبایی موضوع را می پروراند......
دنباله مطلب شاهنامه فردوسی را بطور کامل اینجا بخوانیم و بشنویم

هیچ نظری موجود نیست:

بهاران

بهار و نوروز در راهست. مبارک باد